۱۲ شهریور روزی است که تاریخ ایران با خون رئیسعلی دلواری بر صفحه مبارزه با استعمار انگلیس مهر مقاومت زد. اما استعمار، برخلاف تصور غربگرایان، نه در گذشته متوقف شده و نه با خروج نظامیان انگلیسی پایان یافته است. امروز، استعمار چهره عوض کرده، دیگر نه با کشتیهای جنگی، بلکه با الگوریتمها، سکوهای مجازی، روایتها و دادهها میآید. نسل جدید باید بداند که استعمار نوین، نه سرزمین را بلکه ذهنها را اشغال میکند و انگلیس، بنیانگذار استعمار سنتی همچنان در صف مقدم این نبرد خاموش ایستاده و امروز همان منطق سلطه را با ابزارهای مدرن در قالب جنگهای شناختی، رسانهای، سایبری و هوش مصنوعی بازتولید میکند.
استعمار شناختی درپی تسخیر ذهنها: نظام سلطه با بهرهگیری از روانشناسی اجتماعی، علوم شناختی و روایتسازی، ذهن مخاطب جهانی را هدف قرار داده است. رسانههایی همچون BBC نه صرفاً خبررسان، بلکه مهندسان ادراکاند. آنها با انتخاب واژگان، چینش تصاویر و حذف اطلاعات، واقعیت را بازتعریف میکنند. استعمار شناختی یعنی مخاطب حتی نداند که تحت سلطه است و آنگونه بیندیشد که استعمارگر میخواهد.
استعمار رسانهای، روایتسازی بهجای واقعیت: در عصر پساحقیقت، رسانههای استعمار نه بازتابدهنده واقعیت، بلکه سازنده آن هستند. انگلیس با شبکهای پیچیده از رسانههای رسمی و غیررسمی، روایتهایی را تولید میکند که در خدمت منافع ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک آن کشورند. از تحریف تاریخ ملتها تا تطهیر و سفیدشویی چهره استعمارگران، همه در قالبی حرفهای و جذاب به نسل جوان عرضه میشود.
استعمار مجازی، الگوریتمهایی با مأموریت سلطه: سکوهای اجتماعی، موتورهای جستوجو و بازیهای آنلاین، امروز ابزارهای استعمارند. الگوریتمهایی که توسط شرکتهای غربی طراحی شدهاند، با سوگیری فرهنگی، محتوای خاصی را برجسته و محتوای دیگر را حذف میکنند. انگلیس با نفوذ در ساختار این پلتفرمها، رفتار، سلیقه و حتی هویت کاربران را شکل میدهد.
استعمار هوش مصنوعی، سلطه بر تصمیمسازی: هوش مصنوعی اگرچه نماد پیشرفت است، در دست استعمارگران، به ابزاری برای کنترل تبدیل شده است. مدلهای زبانی و سیستمهای توصیهگر، با دادههای جهتدار، تصمیمات فردی و جمعی را تحت تأثیر قرار میدهند. استعمارگران، با سرمایهگذاری در این حوزه، در حال طراحی استعمار آینده تحت عنوان «سلطه تصمیمسازی» هستند.
استعمار فراجهانی (متاورس)، اشغال جهانهای موازی: متاورس بستری نوظهور برای بازتولید سلطه است. مالکیت فضاهای مجازی، کنترل نمادها، طراحی نمایهها و آواتارها و روایتهای فرهنگی همگی در خدمت بازسازی استعمار در قالبی نویناند. سلطهگران، با ورود به این فضا، در حال ساخت امپراتوری سایهها هستند که ذهنها را بیمقاومت تسخیر میکند.
استعمار زیستی و شناختی، نفوذ به مغز انسان: پروژههای شناختی و نوروساینس در غرب، بهویژه در انگلیس، نه صرفاً علمی بلکه راهبردی و درپی هدف نفوذ به ذهن انسان و کنترل رفتار جامعه هدف از درون هستند. این نوع استعمار خطرناکترین شکل سلطه است، زیرا مرز میان آزادی و کنترل را درونی میکند.
مبارزه با استعمار، امروز دیگر به معنای مقابله با سربازان و ناوگانهای نظامی نیست. این مبارزه در ذهنها، روایتها، دادهها و تصمیمها جریان دارد. نسل جوان باید بداند که استعمار نوین، با لبخند، سرگرمی، اطلاعات و مهندسی ارادهها میآید و روباه پیر انگلیس، همچنان با همان خوی استعماری در حال طراحی سلطهای است که دیده نمیشود، اما اثر میگذارد.
۱۲ شهریور، روزی برای یادآوری است، اینکه رئیسعلی دلواری با تفنگ جنگید، اما امروز، تفنگ ما آگاهی و تسلط بر دانش روز است. باید نسل جدید را به سواد رسانهای، شناختی، دیجیتال و مقاومت مجهز کرد، زیرا استعمار نوین، در لباس فناوری، جهان را بازتعریف میکند و اگر آگاه نباشیم، در این جهان بازتعریف شده، تنها مصرف کنندهای خواهیم بود که حتی نمیداند در بند کشیده شده است.